سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محتوای آموزشی مختلف

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دانستنی هایی در مورد افسردگی و دلایلش

افسردگی به معنای ضعف یا شخصیت منفی نیست. افسردگی یکی از عوامل اصلیناتوانی در جهان و سلامت عموم به شمار می رود. در ایالات متحده، حدود 10 درصد بزرگسالان با اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند. تقریباً 253 میلیون نفر(3?6?)در سراسر جهان در سال 2013 مبتلا به افسردگی اساسی بوده‌اند. درصد افرادی که حداقل یکبار به این بیماری مبتلا شده‌اند از 7? در ژاپن تا 21? در فرانسه متغیر است. نرخ طول عمر در کشورهای توسعه‌یافته (15?) بیشتر از کشورهای در حال توسعه(11?) می‌باشد که این به نوبه خود طول دوره‌های افسردگی را مخصوصاً در دوره‌های بازگشت یافته بیشتر می‌کند. شایع‌ترین دوره ابتلا، دهه 20 یا 30 زندگی می‌باشد.تعداد ابتلاها در زن‌ها نیز دو برابر مردان گزارش شده است. اما به دلیل اینکه این یک بیماری روانی‌ست، خیلی سخت‌تر از بیماری‌های دیگر مثلا کسترول خون بالا درک می‌شود. یکی از اصلی ترین دلایل این سردرگمی، تفاوت بین مبتلا بودن به بیماری افسردگی با فقط احساس افسردگی کردن است.

احساس ناراحتی و غم داشتن کاملا طبیعی است. اما اگر این نوع احساسات هر روز ادامه یابد می تواند نشانی از افسردگی باشد. تقریبا همه گهگاهی احساس افسردگی می‌کنند.نمره بد گرفتن،از دست دادن شغل،مشاجره کردنو حتی یک روز بارانی می‌توانداحساس غم ایجاد کند.گاهی اصلا هیچ علتی هم ندارد.تنها احساس افسردگی و غم می‌کنید.سپس شرایط تغییر می‌کند،و این احساس غم و اندوه برطرف می شود.

افسردگی بالینی متفاوت است.این یک اختلال پزشکی (بیماری‌) است،و تنها به خواست شمابرطرف نخواهد شد. این نوع افسردگی، حداقل دو هفته متوالی به طول می انجامد و اختلالات قابل توجهدر توانایی فرد برای فعالیت های روزانه همچون کار کردن،بازی کردن،یا عشق ورزیدن ایجاد می‌کند.

افسردگی می‌تواند علائم بسیارمتفاوتی داشته باشد .

علائم احساسی و ذهنی افسردگی مانند:

·         کم حوصلگی

·         بی علاقگی نسبت به چیزهاییکه معمولا از آن لذت می‌بردید،

·         فکر کردن مکرر به مرگ و خودکشی

·         احساس بی‌ارزشی کردنیا احساس گناه شدید

·         ناامیدی

·         تمرکز فکری بسیار پائین

·         بی قراری یا کندی

·         گوشه گیری

·         عدم تصمیم گیری و ضعف حافظه

علائم فیزیکی افسردگی مانند:

·         تغییر در اشتها، خوردن زیادی یا از دست دادن اشتها، و در نتیجه افزایش یا کاهش وزن شدید

·         خوابیدن خیلی زیاد یا خیلی کم و یا بی خوابی

·         احساس خستگی مداوم یا انرژی پایین

·         دردهای مزمن چون سردرد و کمردرد

·         مشکلات گوارشی

·         گرفتگی عضله

·         تشدید دیگر مشکلات فیزیکی

تاثیر افسردگی بر مغز

افسردگی همچنین تاثیراتفیزیکی در داخل مغز دارد.

نخست آنکه،تغییرات را می‌توان با چشم غیر مسلحو اشعه ایکس دید.لوپ پیشانی یا Prefrontal Cortex که مسئول کنترل احساسات، تصمیم گیری و تشکیل خاطرات است کوچک می‌شود.

در اسبک مغز - هیپوکمپوس یا hippocampus – جایی که خاطرات ذخیره می گردند و میزان تولید هورمون کورتیزول کنترل می شود، با افزایش سطوح کورتیزول و افسردگی، تولید سلول های مغزی یا نورون ها کاهش میابد و هیپوکمپوس نیز کوچک می شود. این می تواند باعث مشکلات حافظه گردد.

آمیگدال نیز از صدمات افسردگی آسیب می پذیرد. آمیگدال بخشی از مغز است که پاسخ های احساسی چون لذت و ترس را سامان دهی می نماید. در افرادی که دچار ااختلال افسردگی عمده هستند، آمیگدال در اثر قرارگرفتن در معرض کورتیزول زیاد به مدت طولانی، بزرگتر و فعالیتش بیشتر می گردد. یک آمیگدال بزرگ شده و بیش فعال می تواند خواب و فعالیت های دیگری را مختل نماید. همچنین می تواند باعث شود بدن انواع هورمون و مواد شیمایی را در خود آزاد نماید که باعث افزایش پیچیدگی در تشخیص و درمان افسردگی می گردد.

از دیگر تاثیرات افسردگی روی کارایی مغز می توان به :

·         انتقال غیرطبیعی و یا کاهشِانتقال دهنده‌های عصبی خاص در مغز،به ویژه سروتونین، نوراپی نفرین،و دوپامین

·         کند شدن ریتم شبانه روزی مغز

·         تغییر خاص در حرکات تند چشم در خوابو مرحله خواب عمیق در چرخه‌ی خواب‌

·         ایجاد اختلالات هورمونیمانند بالا بودن هورمون کورتیزول غدد فوق کلیوی

·         بی نظمی در هورمون‌های تیروئید

اشاره نمود.

تشخیص انواع افسردگی

تشخیص افسردگی کاملاً بر پایه تجربیات گزارش شده خود فرد وبررسی‌های وضعیت شناختی می‌باشد و هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص سریع آن وجود ندارد. اما در مواردی، آزمایش‌هایی برای رد حالات فیزیکی خاصی که ممکن است علائم مشابهی را بوجود آورند انجام می‌گیرد.

اما در کل باید گفت ابزاری برای تشخیص نداریمکه بتواند دقیقا آن‌را پیش بینی‌کندیا اینکه زمان آشکار شدنش را به ما بگوید.زیرا علائم افسردگی نا‌محسوس هستند.شناخت فردی که به ظاهر خوباما در واقع با افسردگی در کشمکش است دشوار است.براساس اعلام سازمان ملی بهداشت روانی،این افراد به‌طور متوسط 10 سال طول می‌کشد تاتقاضای کمک کنند.

روش های درمان افسردگی

داروها و مکمل‌های درمانی باعث افزایش مواد شیمیایی در مغز می‌شوند.در موارد بسیار شدید،درمان با الکتروشوک انجام می‌شودکه مانند تشنج کنترل شده در مغز بیمار عمل می‌کند،و بسیار موثر است.

درمان‌های مطمئن دیگری،مانند تحریک مغناطیسیترانس کرانیال (بخش کوچکی از مغز)نیز مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

خب، اگر شما کسی را می‌شناسیدکه با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند،به آرامی او را تشویق کنید، تا به دنبالبرخی از این گزینه‌ها برود.حتی می‌توانید به او پیشنهاد یک فعالیت معینی را بکنید،مانند اینکه به دنبال یک روانشناس در آن منطقه برود،یا لیستی از پرسش‌هاییرا تهیه کند تا ازیک پزشک بپرسد.

برای فردی با افسردگی،برداشتن اولین گام به نظر غیرممکن می‌آید.اگر او احساس گناه یا شرم می‌کند،اشاره بر این دارد که افسردگیدر مرحله‌ای است که باید درمان شود،مانند کسی که آسم و یا دیابت دارد.این یک ضعف شخصیتی یاویژگی شخصیتی نیست،و نباید از خودشان این انتظار را داشته باشندکه خودشان بتوانند از آن خلاص شوندمثل اینکه کسی از خودش انتظار داشته باشدتا بازوی شکسته‌اش را خودش درمان کند.

اگر خودتان تجربه‌ای از بیماری افسردگی ندارید،از مقایسه آن با زمانی کهاحساس افسردگی می‌کنید اجتناب کنید.مقایسه آنچه که آنها تجربه می‌کنند،با احساس موقتی و طبیعی غم و اندوهمی‌تواند در انها احساس گناه برایدست و پنجه نرم کردن با افسردگی ایجاد کند.

حتی تنها حرف زدن دربارهافسردگی می‌تواند آشکارا کمک کند.برای مثال، تحقیقات نشان می‌دهد پرسش ازشخصی که افکار مربوط به خودکشی داردواقعا خطر اقدام به خودکشیرا در او کاهش می‌دهد.گفتگوی آزاد درباره بیماری‌های روانی کمک بهفرسایش و کم رنگ شدن حس ننگ بیمار کردهو آن‌را برای افرادی که نیاز بهکمک دارند آسانتر می‌کند.

هرچه تعداد بیشتری از بیمارانبه دنبال درمان بروند،دانشمندان بیشتردر مورد افسردگی فرا می‌گیرندو درمان‌های بهتر و موثرتری ایجاد خواهد شد.

منبع: اختلال افسردگی  وب سایت ایران محتوا